اصول بازارهای مایع

ساخت وبلاگ

طی یک سال گذشته ، هر دو شرکت کنندگان در بازار مالی بخش خصوصی و مقامات بخش دولتی مانند گذشته هرگز مورد توجه موضوع نقدینگی قرار گرفته اند. در طول تلاطم بازار مالی ، مدیریت نقدینگی خصوصی بسیار مهم شده است. به موازات ، سیاست گذاران نقش ها و مسئولیت های خود را برای تأمین نقدینگی و همچنین روشهایی که در انجام این کار به کار می برند ، دوباره بررسی کرده اند.

بانک کانادا مطمئناً از این قاعده مستثنی نیست. رویدادهای اخیر در بازارهای مالی ما را وادار کرده است که در مورد دلیل ، چگونه و چه کسی نقدینگی را ارائه دهیم. از نظر تاریخی ، مباحث مربوط به بانکهای مرکزی و نقدینگی حول نقش سنتی بانک مرکزی به عنوان وام دهنده آخرین راه حل-ارائه نقدینگی کافی برای مؤسسات مالی برای سپرده گذاری هنوز حلال است تا بتوانند به عملکرد خود ادامه دهند. با این حال ، از آنجا که وقایع اخیر به وفور روشن شده است ، سیاست گذاران نیز علاقه دارند ببینند که بازارهای کلیدی نقدینگی کافی دارند. در طول اظهارات امروز ، من برخی از تفکرات بانک کانادا را در مورد اصول بازارهای مایع به اشتراک می گذارم. 1

نقدینگی چیست و چرا بانکهای مرکزی اهمیت می دهند؟

برای شروع ، تعریف تعریف نقدینگی برای اهداف این گفتار مفید خواهد بود.

نقدینگی در سیستم مالی دستگیره های مختلفی را به خود می گیرد. بانکداران مرکزی به دلیل ارتباط آن با نرخ بهره ، شرایط اعتباری و فشارهای تورمی آینده نگران سیستم کل یا نقدینگی کلان هستند. سرمایه گذاران با نقدینگی بازار مشغول به کار هستند ، که به این امر اشاره دارد که چگونه می توانند بدون ایجاد یک حرکت قابل توجه در قیمت آن ، دارایی مالی را خریداری یا بفروشند. موسسات مالی نگران نقدینگی ترازنامه هستند که به طور گسترده به دارایی های نقدی مانند برگه های ترازنامه اشاره دارد که می تواند برای تسویه تعهدات پرداخت در مدت کوتاهی استفاده شود. علاوه بر این ، آنها به بودجه نقدینگی اهمیت می دهند ، که به توانایی آنها در جمع آوری بودجه در بازارهای پول با حق بیمه معقول اشاره دارد.

یک عنصر مشترک برای این مفاهیم وجود دارد. در همه موارد ، نقدینگی به توانایی معامله در دارایی های خاص با قیمت قابل پیش بینی اشاره دارد. به عنوان مثال ، یک دلال دلال می خواهد بداند که می تواند در اوراق بهادار با قیمتی که تقریباً آن را روی صفحه نمایش می دهد ، معامله کند. برای اهداف امروز ما می توانیم بگوییم که وقتی این شرط برآورده شود ، مقدار مناسبی از نقدینگی بازار وجود دارد.

این مهم است زیرا بازارهای مایع از راندمان اقتصادی پشتیبانی می کنند. در اکثر اقتصادها ، بازارهای مالی کانال هستند که از طریق آن سرمایه اقتصادی کمیاب به تولیدی ترین کاربردها اختصاص می یابد و ریسک بین کسانی که مایل به فرض آن هستند توزیع می شود. یک سیستم مالی کارآمد برای سرمایه گذاران لازم است تا بالاترین بازده تنظیم شده در ریسک را در سرمایه گذاری خود دریافت کنند و وام گیرندگان برای به حداقل رساندن هزینه های افزایش سرمایه باشند. از آنجا که کارآیی سیستم هنگامی که بازارها ضعیف عمل می کنند ، رنج می برد ، سیاست گذاران علاقه ای به ارتقاء بازارهای عملکردی دارند.

یک بانک مرکزی بیشتر آرزو می کند که بازارهای مالی با عملکرد و عملکردی داشته باشد زیرا آنها در انتقال سیاست های پولی کمک می کنند. حرکات در نرخ بهره سیاست ما زنجیره ای از وقایع را تنظیم کرد و با حرکت در یک سری از قیمت ها در بازارهای مالی شروع شد. بازارهای عملکرد نادرست می توانند پیش بینی تأثیر اقدامات سیاست پولی ما را دشوارتر کنند ، بنابراین وظیفه ما را پیچیده می کند. این نکته حائز اهمیت است که فعالیت های بانک مرکزی برای حمایت از نقدینگی در بازارهای خاص یا در موسسات خاص نشان دهنده تغییر در موضع سیاست پولی نیست ، که مربوط به نقدینگی کلان است. در عوض ، آنها برای رفع نگرانی های مربوط به بی ثباتی مالی انجام می شوند.

من می خواهم برای تأکید در این مورد مکث کنم. هنگامی که بانک کانادا عملیات نقدینگی را انجام می دهد (مانند بازپرداخت اصطلاحات یا "توافق نامه های خرید و فروش مجدد" (PRA) همانطور که در کانادا خوانده می شود) ، ما فقط با تغییر ترکیب ما ، توزیع نقدینگی را در سیستم مالی تغییر می دهیمترازنامه. هنگامی که ما رپو را انجام می دهیم ، هدف ما این است که کمتر لوایح خزانه داری دولت را در اختیار داشته باشیم ، این بدان معنی است که بخش خصوصی بیشتر خواهد بود. 4 ما نقدینگی را در جایی که سیستم قبلاً آن را تولید کرده بود ، تزریق می کنیم ، اساساً با تبادل دارایی های کمتر مایع برای مایعات بیشتر. علاوه بر این ، هنگامی که ما عملیات قبلی را انجام می دهیم ، همانطور که اخیراً بانک کانادا انجام داده است ، مقیاس تزریق نقدینگی ثابت است.

سطح کلی نقدینگی در بازارهای مالی در درجه اول توسط خود شرکت کنندگان در بازار تعیین می شود. در شرایط عادی ، عوامل خصوصی نقدینگی کافی را تأمین می کنند به گونه ای که تزریق نقدینگی بانک مرکزی لازم نیست. موسسات مالی با خرید و فروش دارایی نقدینگی ایجاد می کنند تا بازارهایی را که موسسات مالی در آن تأمین می کنند ، ایجاد کنند. سیستم مالی نقدینگی است زیرا موسسات به طور مرتب از یکدیگر وام می گیرند و به دلیل اینکه آنها به طور مرتب مقاله کوتاه مدت یکدیگر را خریداری و می فروشند. با این حال ، مواقعی وجود دارد که نقدینگی باعث کاهش اعتماد به نفس در توانایی عوامل خصوصی برای ماندن در بازارها می شود. هنگامی که روند منظم وام و معامله کردن کند می شود یا متوقف می شود ، عدم نقدینگی به این معنی است که موسسات قادر به معامله با قیمت های قابل پیش بینی با حداقل هزینه نیستند و بازارهای مالی استرس می شوند. در چنین مواقعی ، یک بانک مرکزی می تواند با تأمین مستقیم یا غیرمستقیم دارایی های نقدینگی در ازای دارایی های غیرقانونی ، نقدینگی را بازیابی کند ، بنابراین به بازگرداندن اعتماد به نفس در توانایی بخش خصوصی در تولید نقدینگی کمک می کند.

از ماه اوت چه اتفاقی برای نقدینگی بازار افتاده است؟

بررسی وقایع اخیر به روشن شدن اصول تأمین نقدینگی کمک می کند.

وضعیت فعلی در بازارهای اوراق بهادار به عنوان نمونه خوبی از چگونگی مشکلات اطلاعات در ریشه خرابی بازار و چگونگی نقدینگی یا شوک نقدینگی می تواند از طریق بازارها آبشار کند.

وقایع تابستان گذشته نشان دهنده شوک شدیدی برای بازارها بود. به طور خاص ، تحقق مقیاس بالقوه ضررهای زیرزمینی و از دست دادن ایمان در محصولات ساختاری و آژانس های رتبه بندی به طور جمعی عدم اطمینان در مورد - و از دست دادن اعتماد به نفس در - کیفیت اعتبار طرف مقابل. این عدم قطعیت به دلیل اطلاعات نامتقارن شدید در بین شرکت کنندگان در بازار ، که توانایی سازندگان بازار را برای معامله با اعتماد به نفس و در نتیجه تأمین نقدینگی مختل می کند ، ادامه داشت.

همزمان با کاهش عرضه نقدینگی ، تقاضا برای نقدینگی توسط موسسات مالی به دو دلیل افزایش چشمگیری داشت. اول ، مجدداً از دارایی های خارج از ترازنامه و ادعاهای احتمالی گسترش یافت و به همراه ترازنامه های بانکی گسترش می یابد. دوم ، ترجیح بانک ها برای نقدینگی به دلیل عدم اطمینان در مورد این نوع اوراق بهادار افزایش یافته است. علاوه بر این ، تعداد شرکت کنندگان بالقوه بازار برای این اوراق بهادار کاهش یافته است زیرا سرمایه گذاران کلیدی یا ناپدید شده اند-مانند مقاله تجاری دارای دارایی (ABCP) و مجراهای ساختاری وسیله نقلیه سرمایه گذاری-یا به پناهگاه های ایمن تر-مانند صندوق های بازار پول فرار کرده اند. نتیجه یک شوک نقدینگی بوده است که نرخ بهره بین بانکی در سطح شبانه پیش بینی شده به طور قابل ملاحظه ای بیشتر (در بعضی مواقع ، تا 90 امتیاز در برخی از ارزها) و به طور قابل توجهی بی ثبات تر از هنجارهای تاریخی است. این گسترش در گسترش ، نشان دهنده افزایش حق بیمه پیش فرض در معرض خطر است-که عمدتا مربوط به افزایش خطرات طرف مقابل واقعی و درک شده-و افزایش حق بیمه در معرض نقدینگی-است-تا حد زیادی مربوط به افزایش تقاضا برای نقدینگی توسط بانک های مربوط به ظهور است. در میزان دارایی های مجدداً و انقباض در تأمین نقدینگی بودجه بانکی. مقیاس فرآیند مجدد ممکن است اهمیت داشته باشد. به عنوان مثال ، در کانادا ، جایی که حاد کمتر است ، گسترش بین بانکی به طور قابل توجهی کمتر از سایر حوزه های قضایی افزایش یافته است.

از آنجا که سیستم فعلی ما به معاملات بین یک شبکه به هم پیوسته موسسات مالی متکی است ، شوک نقدینگی می تواند به سرعت از طریق سیستم آبشار شود. نگرانی در مورد پرداخت بدهی یک موسسه می تواند منجر به نقدینگی و بازارهای ناکارآمد شود. این باعث می شود تعداد شرکت کنندگان بالقوه که مایل به معامله در یک بازار هستند ، که کشف قیمت را تضعیف می کند. در نتیجه ، کمتر احتمال دارد که بازارها دارایی ها را به ارزش های اساسی خود بپردازند ، و تخصیص کارآمد منابع و توزیع ریسک از این رو با هزینه بالقوه بسیار زیاد برای اقتصاد تهدید می شود. در چنین شرایطی ، نقش بانک مرکزی بیش از یک قرن پیش توسط والتر باجوت در خیابان لومبارد به طور دقیق توصیف شده است: "تئوری نشان می دهد ، و تجربه ثابت می کند که در یک وحشت دارندگان ذخیره بانک نهایی ... باید به همه این موارد قرض دهنداوراق بهادار خوب را به سرعت ، آزادانه و به آسانی بیاورید. "5 توجه داشته باشید که Bagehot بین موسسات سپرده گذاری و سازندگان بازار تمایز قائل نیست ، فقط تصریح می کند که وام باید با "اوراق بهادار خوب" وثیقه شود. با این حال ، این ایده که بانکهای مرکزی باید از طریق پشتیبانی مستقیم نقدینگی ، از عملکرد طیف وسیع تری از بازارها پشتیبانی کنند ، نسبتاً جدید است. پیش از این ، اعتقاد بر این بود که بانکهای مرکزی می توانند با تخصیص نقدینگی از طریق بانک ها ، با تغییر نقدینگی در سیستم های پرداخت یا تغییر موضع سیاست های پولی ، از بازارها به اندازه کافی پشتیبانی کنند و این نقدینگی از طریق سیستم مالی بدون فشار جریان یابد.

وقایع تابستان گذشته این اجماع را به چالش کشیده است. اگر بانک مرکزی مستقیماً از نقدینگی در طیف وسیع تری از بازارها در صورت لزوم پشتیبانی کند ، سیستم مالی پایدارتر خواهد بود و تأثیر اقدامات سیاست پولی قابل پیش بینی تر خواهد بود. چنین پشتیبانی ، که انتظار می رود فقط در شرایط خارق العاده اتفاق بیفتد ، می تواند مستلزم گسترش دامنه اصطلاحات ، وثیقه و همتایان برای عملیات بانک مرکزی فراتر از آنچه برای عملیات روتین سیاست پولی لازم است. 6

ملاحظات مربوط به تصمیم بانک مرکزی برای مداخله

بگذارید در مورد دو کلمه ای که فقط گفتم: "در صورت لزوم" توضیح دهم. هنگامی که اقدامات برای پشتیبانی از نقدینگی بازار مناسب است ، یک بانک مرکزی چگونه می تواند با هر سطح اعتماد به نفس تعیین کند؟در بانک کانادا ، ما در مورد اصولی که حاکم بر هر تسهیلاتی است که ممکن است ارائه دهیم ، فکر کرده ایم.

یک بانک مرکزی ممکن است قبل از تصمیم به وام دادن به سازندگان بازار ، چندین قضاوت را انجام دهد. به طور خاص ، باید از خود چهار سؤال بپرسد: اول ، آیا اختلال در بازار موقت است یا دائمی؟دوم ، آیا ابزارهای موجود در آن مؤثر خواهند بود؟سوم ، چه مزایای خالص می تواند از مداخله حاصل شود؟چهارم ، هزینه های احتمالی چیست؟

در گرمای تلاطم بازار مالی ، تعیین اینکه آیا وضعیت عدم نقص (اختلال در بازار) موقتی یا دائمی است ، دشوار است. برای تعیین این تصمیم ، یادآوری قضیه فلش-دبیرو از بازارهای کامل مفید است. در واقعیت ، بازارهای کامل به دلیل هزینه های اطلاعات وجود ندارد و به دلیل اینکه همه نمایندگان در همه بازارها شرکت نمی کنند. یک بانک مرکزی باید تصمیم بگیرد که آیا تأمین نقدینگی آن یک پل است - در حالی که عدم تقارن اطلاعات برطرف می شود و شرکت کنندگان بالقوه بازار به بازار باز می گردند - یا اینکه این یک اسکله است زیرا یک اختلال دائمی وجود دارد. برای تأکید بر تمایز ، سه جنبه از وقایع اخیر را دوباره در نظر بگیرید.

اول ، قبل از آشفتگی بازار فعلی ، بسیاری از سرمایه گذاران برای تجزیه و تحلیل اعتبار در مورد محصولات ساختاری به آژانس های رتبه بندی اعتماد داشتند و این اطلاعات برای بدست آوردن نسبتاً ارزان بود. روند تلاطم مالی نشان داد که داوری های رتبه بندی آژانس همیشه قابل اعتماد نبودند. در نتیجه ، شرکت کنندگان در بازار اکنون بیشتر به تجزیه و تحلیل اعتبار خود تکیه می کنند و از این طریق هزینه های سرمایه گذاری در محصولات ساختاری را بطور قابل توجهی افزایش می دهند. مدتی طول خواهد کشید تا آژانس های رتبه بندی دوباره اعتبار خود را برقرار کنند.

دوم ، سرمایه گذاران کشف کرده اند که هزینه های قابل توجهی برای جمع آوری اطلاعات مستقل در مورد محصولات غیر استاندارد به منظور انجام ، حداقل تجزیه و تحلیل مبتنی بر ریسک برای بررسی نظرات آژانس های رتبه بندی اعتبار وجود دارد. این موردی است که خود بازارها باید بتوانند استانداردهایی را برای به حداقل رساندن هزینه های اطلاعات تعیین کنند. در ضمن ، بانک مرکزی یا یک نهاد نظارتی ممکن است به کاهش هزینه های اطلاعات کمک کند. بانک کانادا استانداردهای افشای بالایی را برای ABCP اتخاذ کرده است که در تسهیلات نقدینگی ایستاده خود به عنوان وثیقه می پذیرد. این ممکن است شرکت کنندگان در بازار را ترغیب کند تا استانداردهای خود را بالا ببرد. این که آیا آنها در پایان این کار را انجام می دهند ، تصمیم آنها خواهد بود.

سوم ، مشکلات اخیر نگرانی های مربوط به سلامت همتایان را ایجاد کرده است - که در ابتدا با عدم اطمینان در مورد قرار گرفتن در معرض وام های زیرپرداخت ایالات متحده و بعداً به محصولات ساختاری به طور کلی گره خورده است. این نگرانی ها ، در حالی که مادی است ، باید قبل از حل و فصل با زمان و افشای موقت ، موقت را اثبات کند. به همین دلیل اجرای بلافاصله بهترین شیوه های افشای تأیید شده در ماه گذشته توسط وزرای دارایی G-7 و فرمانداران بانک مرکزی بسیار مهم است. این یک اولویت در کانادا است.

یک بانک مرکزی می تواند نقدینگی را برای موسسات مالی و بازارها تأمین کند. با این حال ، نمی تواند بازارهایی را ایجاد کند که هیچ تمایل خصوصی برای آنها وجود نداشته باشد ، و همچنین نمی تواند ارزش اساسی یک امنیت را تغییر دهد. بنابراین ، در مواجهه با عدم موفقیت در بازار ، یک بانک مرکزی باید ماهیت اساسی عدم موفقیت را مشخص کند و وقتی قضاوت می کند که یک شوک حق بیمه نقدینگی را که در قیمت یک امنیت تعبیه شده است ، تحریف کرده است.

مهمترین هزینه بالقوه مداخله خطر اخلاقی است - خطری که اقدامات بانک مرکزی ممکن است رفتارهایی را که باعث افزایش احتمال یا شدت یک بحران آینده می شود ، تصویب یا تشویق کند. در شرایط امروز ، ممکن است نگران این باشد که شرکت کنندگان در بازار می توانند رفتار خود را به دلیل اعتقاد اشتباه تغییر دهند که بانک های مرکزی هرگز اجازه نمی دهند که هیچ طرف مقابل شکست بخورد. نگرانی دیگر این است که در آینده ، بانکها کمتر از نقدینگی بازار نگران می شوند و فرض می کنند که بانک های مرکزی همیشه برای تأمین نقدینگی در هر یا همه بازارها اقدام می کنند ، حتی در موارد اختلال بسیار جزئی. همچنین می تواند هزینه های مربوط به تحریف در بازارهای ناشی از وام یا هزینه های مرتبط با جمع شدن همتایان بخش خصوصی باشد. توصیه انجمن ثبات مالی که بانک های مرکزی به برنامه های احتمالی مدیریت نقدینگی مؤسسات مالی دسترسی دارند ، این امکان را دارد که تا حدودی این جنبه از خطر اخلاقی را محدود کند. سایر میتگرها را می توان در اصول پشت سر کار این عملیات یافت ، که من در یک لحظه در مورد آن صحبت خواهم کرد.

اول ، یک نکته نهایی: چگونه یک بانک مرکزی می داند که مداخله به اندازه کافی برای خروج از آن موفقیت آمیز بوده است؟موفقیت لزوماً نباید بر اساس گسترش بازگرداندن به سطوح از پیش تعیین شده مورد قضاوت قرار گیرد ، زیرا اصول اولیه احتمالاً در طول و به دلیل شوکی که باعث آشفتگی شده است تغییر کرده است. در عوض ، قضاوت در مورد اثربخشی مداخله باید بر اساس شواهدی از بازارهای عملکردی بهتر ، مانند حجم بالاتر ، باریک شدن گسترش پیشنهادات و کاهش حق بیمه در معرض نقدینگی یکنواخت ، به طور بالقوه ، اگر حق ریسک کل سقوط نکند ، باشد. عدم وجود نوسانات گسترش در پایان هر سه ماهه دیگر نشانه استقبال از بهبود بازارها خواهد بود. در کانادا ، نشانگر هزینه های بودجه بانکی (مانند گسترش بین 3 ماهه CDOR و نرخ شبانه مورد انتظار که توسط مبادلات شاخص 3 ماهه یک شبه اندازه گیری شده است) در طی چند هفته گذشته به طور قابل توجهی کاهش یافته است ، و به طور قابل ملاحظه ای پایین تر از گسترش معادل آن هستندبرخی از ارزهای دیگر. نتایج اصطلاح حراج های PRA که توسط بانک کانادا برگزار می شود ، بطور گسترده ای از گسترش بین متوسط عملکرد و نرخ شبانه مورد انتظار را نشان داده است. علاوه بر این ، دامنه وثیقه که تعهد می شود هیچ نشانه ای از تشدید فشارهای نقدینگی نشان نمی دهد.

اصول برای راهنمایی مداخله

بگذارید اکنون در مورد پنج اصل توضیح دهم که معتقدیم باید مداخلات را برای حمایت از نقدینگی در بازارها راهنمایی کند.

اول ، وام برای حمایت از نقدینگی بازار باید خطر اخلاقی را کاهش دهد. این اقدامات شامل مداخله محدود ، انتخابی و ارتقاء نظارت صوتی مدیریت نقدینگی در معرض خطر است.

دوم ، مداخلات باید فارغ التحصیل شوند. قدرت مداخله باید به شدت مشکل کالیبره شود ، تا در برابر واکنشهای بیش از حد که می تواند هزینه های مداخله را به طور غیر ضروری بالا ببرد ، محافظت کند و به طور بالقوه از عوامل خصوصی جمع شود.

سوم ، مداخلات باید هدف قرار گیرند. یک بانک مرکزی باید تلاش کند تا فقط آن دسته از خرابی های بازار را که بهترین اصلاح برای اصلاح آن است ، کاهش دهد. به طور خاص ، بانک های مرکزی باید بر اختلالات نقدینگی متمرکز شوند که از نظر ماهیت آنها دائمی نیستند.

چهارم ، ابزارهای مداخله باید برای کار مورد نظر به خوبی طراحی شوند. یعنی وام با نرخ مجازات به موسسات خاص برای مشکلات نقدینگی خاص موسسه مناسب است. مشکلات نقدینگی خاص در بازار باید با معاملات بازار با قیمت های رقابتی برطرف شود. سرانجام ، هنگامی که کمبود وثیقه وجود دارد ، معاملات بازار باید در آن وثیقه انجام شود. 8

از این نظر ، به همراه ابزارهای سنتی بانک مرکزی ، مانند تنظیمات وام دهنده وام ، طیف وسیعی از تسهیلات احتمالاً لازم است. هر یک از این خصوصیات متمایز برای شرایط مختلف مناسب است. موافقت نامه های خرید و فروش مجدد می تواند به هر یک از شرکت کنندگان در بازار مالی با اوراق بهادار قابل فروش به عنوان مبنای معامله ارائه شود. این نوع معامله در شرایطی که حق بیمه نقدینگی در بازارهای پول تحریف شده و با مشکلات نقدینگی گسترده در یک کلاس دارایی خاص یا بلوغ همراه باشد ، مفید خواهد بود. وام های اوراق بهادار مدت باعث افزایش عرضه اوراق بهادار با کیفیت بالا می شود که می تواند برای وثیقه در مواقعی که چنین وثیقه ای در کمبود قرار داشت ، استفاده شود. همچنین می تواند مبادله مستقیم اوراق بهادار کمتر مایع را برای کسانی که مایع تر هستند ، فراهم کند ، بنابراین انگیزه برای نقدینگی احتیاطی را کاهش می دهد. تسهیلات وام مدت می تواند مفید باشد که حق بیمه نقدینگی در بازارهای پول تحریف شود زیرا چندین موسسه مالی با کمبود نقدینگی روبرو بودند.

پنجم و سرانجام ، مداخلات نباید تحریفات بیشتری در بازار ایجاد کنند. معاملات باید تا حد امکان با قیمت های تعیین شده در بازار و تحت شرایطی که با موارد موجود در بازار مطابقت دارد انجام شود. این احتمال وجود دارد که بانک مرکزی بازگشت بازارها را جمع کند. این یک نکته مهم است که من در آن گسترش خواهم داد.

در بیشتر شرایط ، تأمین نقدینگی بانک مرکزی باید در حراج قیمت گذاری شود ، جایی که قیمت ها به صورت رقابتی تعیین می شوند ، به طوری که بودجه بازارهای مربوط به دارایی های درگیر معمولاً تحریف نمی شود. یک فرایند حراج به خوبی طراحی شده می تواند به موسسات کمک کند تا از هرگونه ننگ مرتبط با دریافت نقدینگی بانک مرکزی جلوگیری کنند و احتمال سردرگمی در مورد وام در نرخ هایی را که با نرخ سود کلیدی پولی متفاوت است ، به حداقل برساند. همچنین ، یک حراج می تواند انعطاف پذیری لازم برای تهیه نقدینگی را به نیاز خاص ، یک بانک مرکزی فراهم کند. حراج ها همچنین می توانند اطلاعات ارزشمندی در مورد سلامت یک بازار یا شرکت کننده خاص به بانک مرکزی ارائه دهند. سرانجام ، آنها می توانند با ارائه مکانیسم چند حزبی برای تعیین قیمت دارایی ، به راه اندازی مجدد بازارهایی که متوقف شده اند ، کمک کنند. 9

جستجوی تقارن

قبل از بسته شدن ، من می خواهم یک شماره نهایی را مطرح کنم. بخش اعظم بحث در مورد بانکهای مرکزی و نقدینگی در بازارها از شرایط فعلی انگیزه گرفته است که در آن بانک ها و سازندگان بازار قادر به ایجاد سطح کافی از نقدینگی نیستند. این یک رویکرد یک طرفه برای مسئله است. یکی از دلایلی که سیاست پولی بانک کانادا در لنگر انداختن انتظارات تورم موفق بوده است این است که ما سیاست را به صورت متقارن اجرا می کنیم. اقدامات ما به همان اندازه که تهدید به تورم در زیر هدف ما قرار می گیرد ، انگیزه می یابد زیرا تهدید تورم از بالای آن بالا می رود. در واقع ، تصمیمات اخیر ما برای پایین آوردن نرخ کلیدی سیاست ما با این نگرانی که تورم آینده در زیر هدف 2 درصد ما باقی مانده است ، ایجاد شده است.

آیا رویکرد متقارن به نقدینگی نیز مناسب است؟همانطور که قبلاً نیز اشاره کردم ، فقدان نقدینگی می تواند مانع تخصیص کارآمد منابع و توزیع ریسک شود و عملکرد سیاست پولی را پیچیده تر کند. به همان اندازه صحیح است که بیش از حد نقدینگی - یا به طور دقیق تر شرایط تأمین مالی آسان برای خود دارایی های مالی - می تواند اثرات مشابهی داشته باشد. از نظر منطقی ، اگر یک بانک مرکزی به اندازه کافی نگران این بود که در زمان نقدینگی کمیاب به سازندگان بازار وام دهد ، آیا نمی خواهد در دوره های نقدینگی اضافی از همان موسسات وام بگیرد ، دوباره فرض می کند که چنین دوره هایی با اعتماد به نفس تعیین می شود؟

متأسفانه ، ابزارهای نقدینگی مانند آنهایی که امروز توضیح داده ام ، با این کار مناسب هستند. بانک های مرکزی فروشگاه های نقدینگی در اقتصاد ما هستند و می توانند با توافق برای گرفتن دارایی های کمتر مایع از طرف مقابل در ازای آن ، آن را به راحتی تأمین کنند. به طور کلی ، بانک های مرکزی برای کار برعکس راه اندازی نمی شوند. یعنی ، آنها ترازنامه های خود را تهیه نمی کنند و دارایی های غیرقانونی را که می تواند برای جذب نقدینگی اضافی که توسط بانک ها یا سازندگان بازار نگهداری می شود ، استفاده کنند. علاوه بر این ، در طی رونق دارایی ، آنها ممکن است تأثیر محدودی بر اعتماد به نفس شرکت کنندگان در بازار مالی داشته باشند.

با این حال ، این اصل باقی مانده است. بانک های مرکزی و سایر مقامات باید نگران تحریف و ناکارآمدی های ایجاد شده توسط شرایط تأمین مالی بیش از حد ، رشد سریع اعتبار و اعتماد به نفس بیش از حد در مورد نقدینگی بازار آینده به عنوان مواردی باشند که با کمبود نقدینگی ایجاد شده اند. بنابراین چگونه می توانیم در رویکرد خود به تقارن برسیم؟به نظر من ، ارزشمند است که سیاست گذاران ارتقاء مقررات کلان پیشگیرانه را که می تواند در محدود کردن ایجاد نقدینگی طرفدار چرخه در بین بانک ها و سازندگان بازار در صورت لزوم در نظر بگیرد ، در نظر بگیرند. برای روشن شدن ، همان آزمایشات باید از نظر "در صورت لزوم" اعمال شود. همچنین عارضه دیگری برای تعیین محل نگهداری این مقام نظارتی و نحوه هماهنگی آن در حوزه های قضایی وجود خواهد داشت. با وجود این مسائل ، این یک نگرانی جدی است که توجه بیشتر را به خود جلب می کند.

نتیجه

تلاطم بازار که تابستان گذشته آغاز شد ، در هفته های اخیر کاهش یافته است. این پیشرفت ، و شاید شروع همزمان فصل بیس بال ، برخی را وادار کرده است که درباره اینکه آیا ما در هفتم ، هشتم یا نهم قرار داریم ، موزه شوند. من به این نتیجه نمی رسم که دقیق باشم ، اما توجه داشته باشم که بازی های بیس بال غالباً وارد محل های اضافی می شوند و در هر صورت ، همیشه یک بازی دیگر و یک فصل دیگر وجود دارد. این مهم است که ما اجازه ندهیم که احساس نارضایتی ما را از یادگیری درسهای مناسب منحرف کند و به محض شروع دوباره بازی ، عمل کنیم.

پلن سرمایه گذاری...
ما را در سایت پلن سرمایه گذاری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : لیلا اوتادی بازدید : 53 تاريخ : پنجشنبه 3 فروردين 1402 ساعت: 18:15