10 حباب و وحشت مالی برتر

ساخت وبلاگ

بازارها چرخه دارند. آنها می توانند بی ثبات و مستعد قطره های ناگهانی باشند. اما تفاوت زیادی بین فراز و نشیب های معمول بازارهای مالی و اوج های شدید و پایین که دارای حباب های مالی است ، وجود دارد.

در طول تاریخ ، سرمایه گذاران هنگام ورود یک محصول جدید و هیجان انگیز به بازار ، از وعده بازده های بزرگ دور مانده اند. آنها تمایل دارند هر آنچه را که در سرمایه گذاری 101 آموخته اند فراموش کنند و از ترس از کنار گذاشتن ، احتیاط به باد کنند. اما بارها و بارها ، حباب ها و وحشت سرمایه گذاران را بدتر کرده است که به جای ارزش ، روی اعتیاد به مواد مخدره متمرکز شوند.

در اینجا نگاهی کوتاه به 10 بزرگترین وحشت و حباب های مالی در تاریخ مالی آورده شده است.

ممکن است تصویر کردن یک چرخه رونق و شلوغی در اطراف گلها دشوار باشد ، اما شیدایی لاله ای قرن هفدهم در واقع نمونه ای کامل از چگونگی رشد سرمایه گذاران در یک رنگ جدید و براق است و همه دلایل را فراموش می کند.

هنگامی که لاله ها در هلند ظاهر شدند ، ناگهان بازار این گلهای پر هزینه وجود داشت. سرمایه گذاران شروع به خرید لامپ های لاله ای کردند زیرا معتقد بودند بعداً می توانند آنها را برای پول بیشتر بپردازند. در حالی که در ابتدا لامپ ها فقط توسط کسانی که در تجارت بودند اداره می شدند ، خانواده های طبقه متوسط و فقیر شروع به گرفتن اعتبار یا وام گرفتن خانه های خود برای خرید لامپ هایی می کردند که فکر می کردند می توانند سود کسب کنند. در اوج تب لاله ، لامپ ها روزانه بارها فروخته می شدند و برای صدها دلار امروز.

هنگامی که مردم شروع به شک و تردید کردند که آیا سطح قیمت می تواند به دست بیاید ، آنها شروع به فروش از دارایی های خود کردند و وحشت به وجود آمد و منجر به فروش گسترده و فروپاشی قیمت شد که این امر ویرانی مالی را برای بسیاری از سرمایه گذاران تازه کار به وجود آورد.

در قرن هجدهم ، سرمایه گذاران پر از FOMO در شرکت دریای جنوبی ، یک شرکت بازرگانی مستقر در ایالات متحده که انحصار آن را برای تجارت با مستعمرات اسپانیایی در آمریکای جنوبی و غرب هند در ازای بدهی جنگ انگلیس پس از جنگ به دست آورده بود ، خریداری کردند. جانشینی اسپانیایی.

بسیاری از موضوعات انگلیسی که در این شرکت خریداری شده اند و انتظار بازپرداخت بزرگی را دارند. اما هدف اصلی این شرکت تأمین اعتبار بدهی جنگ دولت بود. این بدان معناست که برای به دست آوردن سهام در شرکت دریای جنوبی ، سهامداران 10 میلیون پوند بدهی کوتاه مدت دولت را به عهده گرفتند و سالانه پرداخت می شدند. در حالی که معاملات معاملات به منظور تأمین بودجه پرداخت بهره ، کوچکتر از آنچه در ابتدا تصور می شد معلوم شد ، وعده طلا و نقره در قاره آمریکا باعث می شد سرمایه گذاران در حال خرید باشند - و با وجود تلاش های دولت برای حاوی حباب و سهام ، سهام در شرکت دریای جنوبی را به سمت اوج های باورنکردنی سوق داد. سرمایه گذاری های سوداگرانه.

هنگامی که قیمت ها در میان اتهامات مربوط به تجارت خودی ، رشوه و وام گیرندگان بیش از حد به اوج خود رسید ، یک فروش آغاز شد که نه تنها حباب دریای جنوبی ، بلکه یکی از طرح های می سی سی پی فرانسه (که در زیر شرح داده شده است). سهام دریای جنوبی از 1000 پوند به 150 پوند برای هر سهم رفت - هزینه بسیاری در اشراف انگلیس ، از جمله سر اسحاق نیوتن.

  1. حباب شرکت می سی سی پی (1720)

در حالی که شرکت دریای جنوبی در ایالات متحده آمریکا در حال حباب بود ، فرانسه با گمانه زنی های مبتنی بر مستعمره خود سر و کار داشت. در زمان سرمایه دار اسکاتلندی ، جان لاو ، شرکت می سی سی پی یک انحصار تجاری در مستعمرات فرانسه در آمریکای شمالی و غرب هند برگزار کرد. قانون پیش از این یک بانک خصوصی تأسیس کرده بود که استفاده از پول کاغذ را توسعه داده بود ، اما بیشتر صورتحساب دولت و بدهی را که توسط پادشاه فرانسوی لوئیس شانزدهم تضمین شده بود ، برگزار می کرد.

قانون شرکتهای مختلف بازرگانی رقیب را به شرکت می سی سی پی ادغام کرد ، که درآمد آنها (احتمالاً ناشی از ثروت های وعده داده شده - و بسیار اغراق آمیز - مستعمره فرانسوی لوئیزیانا) برای پرداخت بدهی ملی بود. این وعده ها منجر به گمانه زنی در مورد سهام شرکت می سی سی پی شد و به این معنی بود که این بانک مجبور شد یادداشت های بانکی بیشتری را صادر کند - این همچنین نحوه پرداخت سرمایه گذاران در هنگام بروز سود بود.

همه اینها کاملاً خوب کار کردند تا اینکه آشکار شد که تعداد بیشتری از اسکناس های کاغذی نسبت به سکه های واقعی در بانک وجود دارد. یک اداره بانکی دنبال شد ، اما بودجه کافی برای پرداخت آن یادداشت ها وجود نداشت ، بنابراین بانک پرداخت را متوقف کرد و یک حباب دیگر نیز پشت سر گذاشت.

یک جنگ جنگ برای کنترل راه آهن اقیانوس آرام شمالی منجر به اولین سقوط بازار سهام در بورس اوراق بهادار نیویورک در سال 1901 شد. گمانه زنی های سنگین و اقدامی برای تلاش برای انحصار بازار ریلی شیکاگو منجر به وحشت شد ، زیرا تاجر E. H. Harriman ، سعی کرد. برای به دست آوردن کنترل در شمال اقیانوس آرام با خرید سهام خود در میان تعداد زیادی از ادغام راه آهن توسط خود و یک مغول دیگر ، جیمز جی هیل (و بانکدار وی J. P مورگان).

سهام سایر شرکتهای ریلی شروع به کاهش کرد و سرمایه گذاران وحشت زده شروع به فروش کردند. شایعه ای حتی مبنی بر اینکه کارگزار J. P مورگان آرتور هوسمن درگذشت ، ظاهر شد و هوسمن را وادار کرد تا در کف بورس نیویورک حاضر شود تا ثابت کند JP مورگان هنوز در این بازی بود.

رکود بزرگ یک رکود یک دهه بود. این به طور گسترده ای بدترین در تاریخ جهان صنعتی محسوب می شود. این کار از زمانی آغاز شد که بورس اوراق بهادار در اکتبر 1929 سقوط کرد و وال استریت را به وحشت و ورشکستگی میلیون ها سرمایه گذار فرستاد. در نتیجه این ، مردم هزینه های خود را متوقف کردند ، که باعث کاهش تولید صنعتی و منجر به بیکاری زیاد شد ، زیرا شرکت های غیرقابل تصور شروع به اخراج کارگران خود کردند. سرمایه گذاران خیلی ترسیده بودند که دوباره به بازارها برگردند و بانک ها شروع به شکست کردند.

ممکن است ناعادلانه به نظر برسد که این رکود را با وحشت ناشی از سرمایه گذاری FAD ایجاد کنید زیرا به نظر می رسد بسیار سیستمی است. اما این تصادف در واقع در نتیجه گمانه زنی های بی پروا در طول "بیست سالگی" به وجود آمد - زمانی که اقتصاد ایالات متحده به سرعت گسترش یافت زیرا مردم در میان سرمایه گذاری در حال افزایش بودند ، ثروت خود را افزایش می دهد. همه مصمم بودند که با وجود این واقعیت که دستمزدها کم و بدهی مصرف کننده و بیکاری در حال صعود بودند ، به بازارها بپردازند. سهام با وجود از دست دادن ارزش ذاتی ، بازده های بالایی را برای مدتی انجام می داد و کل سناریو را بسیار ناچیز می کرد.

به محض اینکه سرمایه گذاران نگران ناپایدار بودن این معادله بودند و شروع به فروش دارایی های گران قیمت خود کردند ، کل سیستم شروع به فروپاشی کرد. در مجموع 12. 9 میلیون سهم در 24 اکتبر 1929 معامله شد که به عنوان "پنجشنبه سیاه" شناخته شد. 16 میلیون نفر دیگر در "سه شنبه سیاه" یا 29 اکتبر 1929 دنبال شدند و میلیون ها سرمایه گذاری را بی ارزش کردند - یک مشکل مخصوصاً بزرگ برای کسانی که وام گرفته اند برای سرمایه گذاری.

مردم شغل و خانه های خود را از دست دادند ، کشاورزان نتوانستند محصولات خود را برداشت کنند ، و از آنجا که بسیاری از کشورها ارز خود را به ایالات متحده گره می زدند ، رکود اقتصادی فراتر از آمریکای شمالی گسترش یافت. اداره بانکی امری عادی شد و دولت نیاز به وثیقه بانکهای اصلی داشت. شرکت بیمه سپرده فدرال و کمیسیون اوراق بهادار و بورس برای ارائه نظارت - مستقیماً در نتیجه تصادف در سال 1929 ایجاد شده است.

  1. سقوط بازار سهام 1987/دوشنبه سیاه

علیرغم درسهایی که پس از رکود بزرگ و تلاش های دولت برای تنظیم بخش مالی آموخته شده بود ، سال 1929 آخرین بار سقوط بازار سهام نبود که سرمایه گذاران از آن رنج می برند.

یکی دیگر از رکودهای عظیم در 19 اکتبر 1987 ، هنگامی که میانگین صنعتی داو جونز 22. 6 درصد یا 508 امتیاز سقوط کرد-بزرگترین کاهش یک روزه در تاریخ. سرانجام این فروش به عوامل مختلفی از جمله افزایش کسری تجارت ، نرخ بهره بالاتر ، عدم کاهش قیمت نفت و تنش بین ایالات متحده و ایران مرتبط شد.

با این وجود ، مهمترین آن ، این تصادف اولین کسی بود که با فناوری بدتر شد. این اولین سیستم مالی مدرن بود و با تجارت رایانه ای تشدید شد. هنگامی که سرمایه گذاران عصبی شروع به ریختن منابع مالی کردند ، حجم معاملات آنقدر زیاد بود که سیستم های رایانه ای نمی توانند ادامه دهند و نقل و انتقالات بزرگ ساعت ها به تأخیر افتاد.

تمام بازارهای بزرگ جهان کاهش یافته و منجر به ترس از رکود عمده دیگر یا حتی تهدید افسردگی بزرگ دیگر می شوند. در ایالات متحده ، این کاهش کوتاه مدت بود زیرا فدرال رزرو ایالات متحده به سرعت حرکت کرد تا نقدینگی را برای جلوگیری از پیش فرض بدهی فراهم کند.

  1. بحران مالی آسیا (1997)

بحران مالی آسیا در 2 ژوئیه 1997 در تایلند آغاز شد ، هنگامی که بانکوک به دلیل حملات سوداگرانه ، ارز خود یعنی بهت تایلند را از دلار ایالات متحده باز کرد. این یک سری کاهش ارزش ارز را به وجود آورد و باعث از بین رفتن اعتماد به نفس در سراسر اقتصادهای همسایه شد ، در حالی که سرمایه گذاران فشار می آورند از ارزهای آسیایی خارج شوند و سایر کشورها را مجبور به کاهش ارزش گذاری کنند.

اندونزی و کره جنوبی دو کشوری دیگر بودند که بیشتر تحت تأثیر این بحران قرار گرفتند و صندوق بین المللی پول را تحت تأثیر قرار دادند تا تلاش کنند تا در تلاش برای بحران ، هنگ کنگ ، مالزی ، لائوس و فیلیپین نیز بخش عمده ای از تحقیر ارزش ارز را به خود اختصاص دهند. برخی دلایل بحران آسیا را به حباب در تایلند ، مالزی و اندونزی و همچنین تغییر در سیاست های پولی در ایالات متحده پیوند می دهند و همین امر باعث شده است که آن کشور به یک مقصد سرمایه گذاری جذاب تر تبدیل شود.

به هر صورت ، در دسترس بودن اعتبار بیش از حد (که بار دیگر یک وضعیت اقتصادی بسیار گسترده ایجاد کرده بود ، باعث می شود قیمت دارایی ها به سطوح بالا و ناپایدار فشار بیاورد) به این معنی بود که به محض شروع این قیمت ها ، سرمایه گذاران و شرکت های بیش از حد مجبور به پیش فرض خود هستندتعهدات ، و در عین حال حباب سوداگرانه دیگر.

با توجه به این تعداد فزاینده از نمونه های تاریخی ، سرمایه گذاران بار دیگر با خوشحالی در اواخر سال 1999 و اوایل سال 2000 با پشت سر هم در پشت سر هم قرار گرفتند.

از آنجا که اینترنت بیشتر به یک کانون در زندگی افراد تبدیل شد ، آنها از امکانات شرکت ها و تجارت آنلاین هیجان زده شدند. سرمایه گذاران میلیون ها نفر را در شرکت های اینترنتی یا DOT-COM ریختند و انتظار داشتند که به میلیونرهای Dot-com تبدیل شوند. اما تعداد کمی از مبتدیان مطابق انتظارات زندگی می کردند.

گمانه زنی ها قیمت شرکت هایی را که عملکرد خوبی دارند ، مانند آمازون و eBay انجام می دهند و باعث می شود سهام آنها به طور گسترده ای بیش از حد ارزشمند باشد. در تمام هیجان ، سرمایه گذاران از قوانین اساسی سرمایه گذاری غافل بودند ، مانند نگاه کردن به برنامه های تجاری شرکت ها ، درآمد یا نسبت قیمت/درآمد. مردم در شرکت های فنی سرمایه گذاری می کردند (و این شرکت ها از طریق IPO ها پول جمع می کردند) اغلب بدون اینکه سود کسب کنند. هشدارهایی مبنی بر اینکه سهام فنی حباب ایجاد کرده است که نمی تواند پایدار باشد ، و با شروع نرخ بهره در سال 2000 و رسوایی حسابداری در شرکت هایی مانند Enron شروع به کار کرد ، بسیاری از آنها شروع به تجدید نظر در سرمایه گذاری های فنی خود کردند.

شرکت ها شروع به فروپاشی کردند ، بازارها شروع به سقوط کردند و در پایان ، سهام فناوری خود را از اوج 5 تریلیون دلار در سرمایه بازار پایین آورد.

بحران اعتباری در سال 2008 هنگامی آغاز شد که بانک های بزرگ ایالات متحده مجبور به ضرر و زیان زیادی در اوراق بهادار تحت حمایت وام می گیرند زیرا آنها به صاحبان خانه وام داده بودند که وسیله ای برای بازپرداخت آن وام ها نداشتند.

قبل از سقوط ، بانک ها انواع بدهی های ارزان قیمت را که توسط این اوراق بهادار پشتیبانی می شد ، که تحت پوشش مبادلات پیش فرض اعتباری شرکت های بیمه قرار گرفته بودند ، تأمین می کردند. وام های وام مسکن جمع شده و به بازار فروخته می شود و به قیمت املاک و مستغلات که به نظر می رسید فقط می توانند بالا بروند ، فروخته شد. هنگامی که شرایط بازار شروع به تغییر کرد و صاحبان خانه نتوانستند پرداخت وام مسکن خود را بپردازند ، بانک ها در آن خانه ها سلب می شوند.

اما بانکها نیز خود را بیش از حد بیش از حد کرده بودند ، و تمام این موسسات محصولات مالی با نظارت اندک با نظارت کمی در بین خود تجارت می کردند. Bear Stes اولین شرکت سرمایه گذاری بود که در مارس 2008 به یک ضربه بزرگ رسید. برادران لمان شش ماه بعد برای ورشکستگی تشکیل شدند و بسیاری دیگر مانند گلدمن ساکس ، مریل لینچ و فردی مک نیز در این رسوایی نقش داشتند. بانک های مرکزی مجبور بودند با برنامه هایی مانند کاهش کمی ، سیستم مالی را وثیقه کنند ، که آنها فقط بیش از یک دهه پس از بحران شروع به باز کردن کردند.

در پی بحران اعتباری ، تغییرات نظارتی برای اطمینان از حفظ سطح مشخصی از سرمایه در دسترس و وام گیرندگان وام های بزرگتر از آنچه که می توانند انجام دهند ، اعمال می شود.

  1. سهام بیت کوین و گلدان Manias (2018-ON)

افزایش سریع سهام بیت کوین و گلدان ، برخلاف سهام فنی یا لاله ها ، با هیجان سرمایه گذاران در مورد بهترین چیز بعدی گره خورده بود. هر دو مفاهیم تأیید نشده بودند ، با شرکت هایی که درآمد ایجاد نمی کردند و یا ارزش ذاتی فراتر از آرزوی سرمایه گذاران برای خرید داشتند.

در مورد بیت کوین ، یک ارز دیجیتالی ایجاد شده به عنوان کاربران مشکلات رمزنگاری را بر روی یک دفترچه غیر متمرکز عمومی حل می کند ، این یک افزایش گسترده در قیمت ارزهای دیجیتالی بود که توسط اعتیاد به مواد مخدره دامن زده شده و حرکت به سمت پرداخت های بدون پول باعث می شود تا سرمایه بازار کل جهان رمزنگاری را در جایی اطراف به وجود آورد. علامت 700 میلیارد دلاری.

با این حال ، در اوایل سال 2018 ، رمزنگاری بیش از 65 درصد از اوج گرفتن در دسامبر 2017 با 19،511 دلار کاهش یافته است.

سهام گلدان ، به همین ترتیب ، به عنوان "اوج اعتیاد به اوج" به عنوان شاهدانه تفریحی در اکتبر سال 2018 به "اوج اعتیاد" رسیده است ، با این که سرمایه گذاران خرده فروشی بدون درک ارزش آن ، یا داشتن شماره های قابل اعتماد برای ارزیابی ارزش سهام ، به صنعت رشد دیگری شرط می بندند.

از آنجا که تعداد بیشتری از پرورش دهندگان بازار را آب می کردند ، شرکت ها با عقب نشینی نظارتی روبرو شدند ، فروشگاه ها منتظر مجوزها بودند و سؤالاتی که برخی از شیوه های حسابداری شرکت ایجاد می شود ، گلدان به یک کالای کم ارزش تبدیل شد. یک سال پس از قانونی بودن بسیار پیش بینی شده ، بیشتر سهام حشیش 50 درصد کاهش یافته است.

پلن سرمایه گذاری...
ما را در سایت پلن سرمایه گذاری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : لیلا اوتادی بازدید : 46 تاريخ : شنبه 5 فروردين 1402 ساعت: 22:14